امروز رفتم مدرسه اما بدون هیچ شوق و ذوقی....
اصلا خوشحال نبودم ولی مجبور بودم که برم
تو کلاس همش فکرم طرف اون بود وهمش با خودم فکر میکردم
سر کلاس به یه جا خیره شده بودم و داشتم به اون فکر میکردم که یه دفعه معلم اومد
بالای سرم و با عصبانیت گفت الان چی میگفتم؟؟؟؟؟
منم هول شدم و سریع یه چرت و پرتی گفتم و همه بچه ها بهم خندیدن و بعدم معلم پرتم کرد دفتر
واقعا ناراحت بودم ولی این دفعه به دو دلیل یکیش همون دلیل همیشگیم یکی هم به خاطر اینکه رفته بودم دفتر چون تا حالا که درس خوندم یه بارم دفتر نرفته بودم
واقعا امسال باید خدا بهم کمک کنه...
شماهم برام دعا کنید....
ممنونتونم